معنی فارسی exemplificational
B2مثال نشان دهنده، به معنای ارائه یا توضیح یک مفهوم یا موضوع با استفاده از نمونهها و مثالها.
Related to or serving as an example or illustration.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
معلم یک مدل آموزشی برای توضیح مفاهیم ارائه داد.
مثال:
The teacher provided an exemplificational model to clarify the concepts.
معنی(example):
تحقیق او شامل یک رویکرد آموزشی برای نشان دادن یافتههایش بود.
مثال:
Her research included an exemplificational approach to illustrate her findings.
معنی فارسی کلمه exemplificational
:
مثال نشان دهنده، به معنای ارائه یا توضیح یک مفهوم یا موضوع با استفاده از نمونهها و مثالها.