معنی فارسی exemption
B1معافیت، حالت یا شرایطی که در آن فرد از انجام وظیفه‌ای آزاد است.
The process of freeing or state of being free from an obligation or duty.
- noun
noun
معنی(noun):
An act of exempting.
معنی(noun):
The state of being exempt; immunity.
معنی(noun):
A deduction from the normal amount of taxes.
معنی(noun):
Freedom from a defect or weakness.
example
معنی(example):
دانش‌آموزان ممکن است برای معافیت از هزینه‌ها درخواست دهند.
مثال:
Students may apply for an exemption from the fees.
معنی(example):
قانون برای خانواده‌های کم‌درآمد معافیتی ارائه می‌دهد.
مثال:
The law provides an exemption for low-income families.
معنی فارسی کلمه exemption
:
معافیت، حالت یا شرایطی که در آن فرد از انجام وظیفه‌ای آزاد است.
