معنی فارسی exercitorian
B2مربوط به روشهای آموزشی یا تربیتی که در آموزش و تمرین به کار گرفته میشوند.
Pertaining to or characteristic of an instructor or trainer.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
روش آموزشی او باعث شد تیم به مرزهای خود فشار آورد.
مثال:
His exercitorian approach motivated the team to push their limits.
معنی(example):
روشهای آموزشی او نوآورانه و مؤثر بودند.
مثال:
The exercitorian methods he used were innovative and effective.
معنی فارسی کلمه exercitorian
:
مربوط به روشهای آموزشی یا تربیتی که در آموزش و تمرین به کار گرفته میشوند.