معنی فارسی exergual
B2مربوط به فعالیت یا فرایندهایی که انرژی آزاد میکنند.
Relating to processes that release energy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرایند اکسرگوال برای کارایی ماشین بسیار حائز اهمیت بود.
مثال:
The exergual process was crucial for the efficiency of the machine.
معنی(example):
آنها واکنشهای اکسرگوال را برای بهبود تولید انرژی مطالعه کردند.
مثال:
They studied the exergual reactions to improve energy output.
معنی فارسی کلمه exergual
:
مربوط به فعالیت یا فرایندهایی که انرژی آزاد میکنند.