معنی فارسی exhibitive

B1

خصوصیت یا ویژگی‌ای که به نمایش گذاشتن چیز خاصی اشاره دارد.

Relating to exhibiting or displaying something.

example
معنی(example):

موزه نمایشگاهی از آثار باستانی داشت.

مثال:

The museum had an exhibitive display of ancient artifacts.

معنی(example):

ماهیت نمایشگاهی این رویداد، افراد زیادی را جذب کرد.

مثال:

The exhibitive nature of the event attracted many visitors.

معنی فارسی کلمه exhibitive

: معنی exhibitive به فارسی

خصوصیت یا ویژگی‌ای که به نمایش گذاشتن چیز خاصی اشاره دارد.