معنی فارسی exhibitorship

B1

وضعیت یا نقش فردی که به عنوان نمایش‌دهنده کالا یا خدمات عمل می‌کند.

The state or condition of being an exhibitor at a show or exhibition.

example
معنی(example):

حضور او به عنوان نمایش‌دهنده در نمایشگاه تجاری بسیار مورد احترام بود.

مثال:

Her exhibitorship at the trade show was highly regarded.

معنی(example):

حضور به عنوان نمایش‌دهنده نیاز به سازماندهی و برنامه‌ریزی زیادی دارد.

مثال:

Exhibitorship requires a lot of organization and planning.

معنی فارسی کلمه exhibitorship

: معنی exhibitorship به فارسی

وضعیت یا نقش فردی که به عنوان نمایش‌دهنده کالا یا خدمات عمل می‌کند.