معنی فارسی exigently

B2

به شکل فوری و ضروری، نیاز به عمل با فوریت و حساسیت.

In a manner requiring immediate attention; urgently.

example
معنی(example):

او خواست که او پروژه را به طور فوری کامل کند.

مثال:

She demanded that he complete the project exigently.

معنی(example):

تدارکات ضروری به موقع رسید.

مثال:

The exigently needed supplies arrived just in time.

معنی فارسی کلمه exigently

: معنی exigently به فارسی

به شکل فوری و ضروری، نیاز به عمل با فوریت و حساسیت.