معنی فارسی exiles
B2افرادی که به دلایل سیاسی، اجتماعی یا مذهبی از کشور خود رانده شدهاند و معمولاً در جستجوی پناهگاه و امنیت هستند.
People who have been forced to leave their country, often for political reasons, seeking safety.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
The state of being banished from one's home or country.
مثال:
He lived in exile.
معنی(noun):
Someone who is banished from their home or country.
مثال:
She lived as an exile.
verb
معنی(verb):
To send into exile.
example
معنی(example):
پناهندگان پس از سالها به خانه بازگشتند.
مثال:
The exiles returned home after many years.
معنی(example):
این کتاب داستان پناهندگان سیاسی را روایت میکند.
مثال:
The book tells the story of political exiles.
معنی فارسی کلمه exiles
:
افرادی که به دلایل سیاسی، اجتماعی یا مذهبی از کشور خود رانده شدهاند و معمولاً در جستجوی پناهگاه و امنیت هستند.