معنی فارسی exilian

B1

مربوط به وضعیت تبعید و زندگی در تبعید.

Relating to exile or living in exile.

example
معنی(example):

سبک زندگی تبعیدی ممکن است به دلیل جابجایی مداوم چالش‌برانگیز باشد.

مثال:

The exilian lifestyle can be challenging due to constant displacement.

معنی(example):

جوامع تبعیدی معمولاً سعی می‌کنند علیرغم چالش‌ها، سنت‌های خود را حفظ کنند.

مثال:

Exilian communities often try to preserve their traditions despite the challenges.

معنی فارسی کلمه exilian

: معنی exilian به فارسی

مربوط به وضعیت تبعید و زندگی در تبعید.