معنی فارسی exorbitancy

B1

ویژگی بیش از حد بودن، به نوعی که هزینه‌ها به قدری بالا هستند که غیرمنطقی می‌شود.

The state of being excessively high in amount, especially regarding prices.

example
معنی(example):

بیش از حد بودن هزینه‌ها باعث اعتراضات جامعه شد.

مثال:

Exorbitancy of fees led to protests from the community.

معنی(example):

بیش از حد بودن قیمت‌های اجاره موجب غیرقابل استطاعت شدن مسکن شد.

مثال:

The exorbitancy of the rental prices made housing unaffordable.

معنی فارسی کلمه exorbitancy

: معنی exorbitancy به فارسی

ویژگی بیش از حد بودن، به نوعی که هزینه‌ها به قدری بالا هستند که غیرمنطقی می‌شود.