معنی فارسی experimentalist
B1آزمایشگر، فردی است که بر انجام آزمایشات و تحلیل نتایج تمرکز دارد.
A person who conducts experiments, especially in a scientific context.
- NOUN
example
معنی(example):
یک آزمایشگر آزمایشهایی برای تست نظریهها انجام میدهد.
مثال:
An experimentalist conducts experiments to test theories.
معنی(example):
آزمایشگر روشهای جدیدی برای تحقیق توسعه داد.
مثال:
The experimentalist developed new methods for research.
معنی فارسی کلمه experimentalist
:
آزمایشگر، فردی است که بر انجام آزمایشات و تحلیل نتایج تمرکز دارد.