معنی فارسی explete

B1

کامل کردن یا اتمام چیزی، به ویژه به طور اصولی یا مورد نیاز.

To complete or finish something, especially in an essential or required manner.

example
معنی(example):

برای کامل کردن پروژه، او به منابع اضافی نیاز داشت.

مثال:

In order to explete the project, he needed additional resources.

معنی(example):

هدف آنها این بود که یافته‌های خود را در گزارش نهایی کامل کنند.

مثال:

They aimed to explete their findings in the final report.

معنی فارسی کلمه explete

: معنی explete به فارسی

کامل کردن یا اتمام چیزی، به ویژه به طور اصولی یا مورد نیاز.