معنی فارسی expostulatively

B1

به طور انتقادی، با بیان نارضایتی یا اعتراض.

In a manner characterized by expostulation.

example
معنی(example):

وکیل در طول مناظره به صورت انتقادی صحبت کرد.

مثال:

The lawyer spoke expostulatively during the debate.

معنی(example):

او به صورت انتقادی برای حقوقش استدلال کرد.

مثال:

She argued expostulatively for her rights.

معنی فارسی کلمه expostulatively

: معنی expostulatively به فارسی

به طور انتقادی، با بیان نارضایتی یا اعتراض.