معنی فارسی expostulatory
B2انتقادی، مربوط به بیان اعتراض و نارضایتی.
Of or relating to expostulation; expressing strong disapproval.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اظهارات انتقادی او با خنده مواجه شد.
مثال:
His expostulatory remarks were met with laughter.
معنی(example):
زبان انتقادی در نامهاش دریافتکننده را شگفتزده کرد.
مثال:
The expostulatory language in his letter startled the recipient.
معنی فارسی کلمه expostulatory
:
انتقادی، مربوط به بیان اعتراض و نارضایتی.