معنی فارسی expressionable

B1

قابل بیان، توانایی برای ابراز شدن.

Capable of being expressed.

example
معنی(example):

ایده‌های او به طرق مختلف قابل بیان بودند.

مثال:

Her ideas were expressionable in multiple ways.

معنی(example):

این مفهوم از طریق وسایل هنری مختلف قابل بیان است.

مثال:

The concept is expressionable through various artistic mediums.

معنی فارسی کلمه expressionable

: معنی expressionable به فارسی

قابل بیان، توانایی برای ابراز شدن.