معنی فارسی expressionful
B1پر از بیان، به ویژه در مورد احساسات یا اندیشهها، و معمولاً در هنر یا مکالمه استفاده میشود.
Full of expression; conveying deep feelings or ideas.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رمان پر از شخصیتهای بیانی بود.
مثال:
The novel was full of expressionful characters.
معنی(example):
او با تن صدای بیانی صحبت کرد که احساساتش را به خوبی منتقل کرد.
مثال:
He spoke in an expressionful tone that conveyed his feelings well.
معنی فارسی کلمه expressionful
:
پر از بیان، به ویژه در مورد احساسات یا اندیشهها، و معمولاً در هنر یا مکالمه استفاده میشود.