معنی فارسی exsanguious
C2وضعیتی که در آن یک موجود زنده به شدت از خون خود محروم شده است.
An adjective describing a state of extreme blood loss in a living being.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک خرگوش کاهش یافته خون بیحرکت روی زمین دراز کشیده بود.
مثال:
An exsanguious rabbit lay motionless on the ground.
معنی(example):
وضعیت کاهش خون حیوان نگرانیهایی را در میان دامپزشکان ایجاد کرد.
مثال:
The exsanguious condition of the animal raised concerns among the veterinarians.
معنی فارسی کلمه exsanguious
:
وضعیتی که در آن یک موجود زنده به شدت از خون خود محروم شده است.