معنی فارسی exscinded

B2

حذف یا برش مواد یا بافت.

Referring to something that has been cut out or removed.

example
معنی(example):

تومور حذف شده برای تجزیه و تحلیل بیشتر ارسال شد.

مثال:

The exscinded tumor was sent for further analysis.

معنی(example):

چندین عنصر حذف شده در هنگام تمیزکاری باقی مانده بودند.

مثال:

Several exscinded elements were left behind during the cleanup.

معنی فارسی کلمه exscinded

: معنی exscinded به فارسی

حذف یا برش مواد یا بافت.