معنی فارسی exterminator

B1

شخصی که به نابودی آفات و موجودات موذی می‌پردازد.

A person whose job is to eliminate pests and vermin.

example
معنی(example):

متخصص نابودی آفات برای مقابله با موش‌ها آمد.

مثال:

The exterminator arrived to deal with the rats.

معنی(example):

ما متخصص نابودی آفات را برای ریشه‌کن کردن موریانه‌ها تماس گرفتیم.

مثال:

We called the exterminator to get rid of the termites.

معنی فارسی کلمه exterminator

: معنی exterminator به فارسی

شخصی که به نابودی آفات و موجودات موذی می‌پردازد.