معنی فارسی externe

B1

به فردی اشاره دارد که از خارج به یک سازمان یا گروه پیوسته است.

A person who is from outside an organization or team; often brings new perspectives.

example
معنی(example):

خارجی به تقسیم نظرات خود درباره پروژه دعوت شد.

مثال:

The externe was invited to share their insights on the project.

معنی(example):

به عنوان یک خارجی، او دیدگاه‌های ارزشمندی به تیم آورد.

مثال:

As an externe, she brought valuable perspectives to the team.

معنی فارسی کلمه externe

: معنی externe به فارسی

به فردی اشاره دارد که از خارج به یک سازمان یا گروه پیوسته است.