معنی فارسی exterritorially

B1

غیرسرزمینی، به عملی که در خارج از مرزهای یک کشور خاص انجام می‌شود، اشاره دارد.

In a manner beyond the territorial jurisdiction of any country.

example
معنی(example):

این شرکت به طور غیرسرزمینی فعالیت می‌کند، فراتر از صلاحیت هیچ کشور خاصی.

مثال:

The company operates exterritorially, beyond the jurisdiction of any single country.

معنی(example):

برخی قوانین به طور غیرسرزمینی به منظور حمایت از حقوق بشر در سطح جهانی اعمال می‌شود.

مثال:

Some laws apply exterritorially to protect human rights globally.

معنی فارسی کلمه exterritorially

: معنی exterritorially به فارسی

غیرسرزمینی، به عملی که در خارج از مرزهای یک کشور خاص انجام می‌شود، اشاره دارد.