معنی فارسی extracosmical
C1مفاهیمی که به ابعاد و جنبههای فراتر از کیهان تعلق دارد.
Concepts that pertain to dimensions and aspects beyond the cosmos.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رمان به بررسی موضوعات ابعاد خارج کیهانی میپردازد.
مثال:
The novel explores themes of extracosmical dimensions.
معنی(example):
نظریههای خارج کیهانی اغلب به مفاهیم متافیزیکی میپردازند.
مثال:
Extracosmical theories often delve into metaphysical concepts.
معنی فارسی کلمه extracosmical
:
مفاهیمی که به ابعاد و جنبههای فراتر از کیهان تعلق دارد.