معنی فارسی extracranial

B2

خارج‌جمجمه‌ای به ساختارها یا عناصری اطلاق می‌شود که در خارج از جمجمه و مغز قرار دارند.

Relating to structures or elements outside the skull and brain.

example
معنی(example):

جراحان در حین عمل بر روی اعصاب خارج‌جمجمه‌ای کار کردند.

مثال:

The surgeons worked on the extracranial nerves during the procedure.

معنی(example):

رگ‌های خونی خارج‌جمجمه‌ای اکسیژن را به مغز تأمین می‌کنند.

مثال:

Extracranial blood vessels supply oxygen to the brain.

معنی فارسی کلمه extracranial

: معنی extracranial به فارسی

خارج‌جمجمه‌ای به ساختارها یا عناصری اطلاق می‌شود که در خارج از جمجمه و مغز قرار دارند.