معنی فارسی extradialectal
B1فراگویشی، به معنی مربوط به یا خارج از لهجههای خاص.
Relating to or occurring outside specific dialects.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
استفاده او از عبارات فراگویشی جالب بود.
مثال:
His use of extradielectal expressions was fascinating.
معنی(example):
اصطلاحات فراگویشی میتوانند ارتباط را غنیتر کنند.
مثال:
Extradialectal terms can enrich communication.
معنی فارسی کلمه extradialectal
:
فراگویشی، به معنی مربوط به یا خارج از لهجههای خاص.