معنی فارسی extragalactic
B2فرامکانی، مرتبط با خارج از کهکشان، به اشیاء یا پدیدههایی اشاره دارد که در خارج از کهکشان ما روی میدهند.
Relating to or denoting objects or events occurring outside of our galaxy.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Originating outside of the Milky Way galaxy.
مثال:
Extragalactic astronomy is the study of things outside the Milky Way
معنی(adjective):
Originating outside of any galaxy.
example
معنی(example):
نجومشناسان اشیاء فرامکانی را برای یادگیری بیشتر درباره جهان مطالعه میکنند.
مثال:
Astronomers study extragalactic objects to learn more about the universe.
معنی(example):
رویدادهای فرامکانی بینشهایی درباره پدیدههای کیهانی ارائه میدهند.
مثال:
The extragalactic events provide insight into cosmic phenomena.
معنی فارسی کلمه extragalactic
:
فرامکانی، مرتبط با خارج از کهکشان، به اشیاء یا پدیدههایی اشاره دارد که در خارج از کهکشان ما روی میدهند.