معنی فارسی extramorainal
B1مربوط به مناطق زیر یخچالها، جایی که رسوبات در اثر ذوب یخچالها به وجود آمدهاند.
Relating to the areas not covered by a glacier, particularly where glacial sediments are found.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منطقههای فرامورایین غنی از تنوع زیستی هستند.
مثال:
The extramorainal areas are rich in biodiversity.
معنی(example):
محققان رسوبات فرامورایین را برای درک فعالیت یخچالی مطالعه میکنند.
مثال:
Researchers study the extramorainal deposits to understand glacial activity.
معنی فارسی کلمه extramorainal
:
مربوط به مناطق زیر یخچالها، جایی که رسوبات در اثر ذوب یخچالها به وجود آمدهاند.