معنی فارسی extramorainic
B1مربوط به یا موقعیتیافته در مناطق فرامورایین، شامل ویژگیهای مشابه به رسوبات یخچالی.
Relating to or situated in extremities outside of glacial areas, often involving related sediment features.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تشکیلهای فرامورایین ویژگیهای زمینشناسی جالبی هستند.
مثال:
The extramorainic formations are interesting geological features.
معنی(example):
زمینشناسان اغلب مناظر فرامورایین را برای شواهدی از اقلیمهای گذشته بررسی میکنند.
مثال:
Geologists often explore extramorainic landscapes for evidence of past climates.
معنی فارسی کلمه extramorainic
:
مربوط به یا موقعیتیافته در مناطق فرامورایین، شامل ویژگیهای مشابه به رسوبات یخچالی.