معنی فارسی extramoralist
C1شخصی که به اصول غیرمُرَعی معتقد است یا فلسفهای را ترویج میدهد که ملاحظات اخلاقی را به حاشیه میبرد.
A person who advocates for or believes in principles that disregard traditional moral considerations.
- NOUN
example
معنی(example):
فلسفه غیرمُرَعی باورهای اخلاقی سنتی را به چالش میکشد.
مثال:
The extramoralist philosophy challenges traditional ethical beliefs.
معنی(example):
به عنوان یک غیرمُرَعی، او به تصمیمگیری بر اساس نتایج عملی به جای قوانین اخلاقی اعتقاد دارد.
مثال:
As an extramoralist, she believes in decisions based on practical outcomes rather than moral rules.
معنی فارسی کلمه extramoralist
:
شخصی که به اصول غیرمُرَعی معتقد است یا فلسفهای را ترویج میدهد که ملاحظات اخلاقی را به حاشیه میبرد.