معنی فارسی extraparietal

B1

اشاره به تاثیرات یا فرآیندهایی که خارج از ناحیه پارانکیم مغز اتفاق می‌افتند.

Referring to effects or processes that occur outside the parietal area of the brain.

example
معنی(example):

عوارض فراپریتال دارو به طور گسترده‌ای مورد مطالعه قرار گرفت.

مثال:

The extraparietal effects of the drug were studied extensively.

معنی(example):

دانشمندان فرآیندهای فراپریتال را کشف کردند که بر عملکرد مغز تأثیر می‌گذارند.

مثال:

Scientists discovered extraparietal processes that influence brain function.

معنی فارسی کلمه extraparietal

: معنی extraparietal به فارسی

اشاره به تاثیرات یا فرآیندهایی که خارج از ناحیه پارانکیم مغز اتفاق می‌افتند.