معنی فارسی extraperiodic
B1مرتبط با پدیدههایی که در دورههای معین رخ نمیدهند، به خصوص در زمینههای علمی و آماری.
Pertaining to phenomena or patterns that occur outside of normal periodic cycles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مطالعه الگوهای خارج از دوره زمانی در دادهها را بررسی کرد.
مثال:
The study examined extraperiodic patterns in the data.
معنی(example):
پدیدههای خارج از دوره میتوانند چرخههای عادی را مختل کنند.
مثال:
Extraperiodic phenomena can disrupt normal cycles.
معنی فارسی کلمه extraperiodic
:
مرتبط با پدیدههایی که در دورههای معین رخ نمیدهند، به خصوص در زمینههای علمی و آماری.