معنی فارسی extraperiosteal
B1مرتبط با نواحی یا عفونتهای خارج از غشای پریوست استخوان، که میتواند تأثیرات جدی بر سلامت داشته باشد.
Relating to areas outside the periosteum of a bone, often in medical contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک ورم خارج از پریوست را بر روی استخوان بررسی کرد.
مثال:
The doctor examined extraperiosteal swelling on the bone.
معنی(example):
عفونتهای خارج از پریوست میتوانند درمان آنها چالشبرانگیز باشد.
مثال:
Extraperiosteal infections can be challenging to treat.
معنی فارسی کلمه extraperiosteal
:
مرتبط با نواحی یا عفونتهای خارج از غشای پریوست استخوان، که میتواند تأثیرات جدی بر سلامت داشته باشد.