معنی فارسی extraregular

B1

غیرمنظم و بدون الگوی ثابت، به جزییات یا الگوهایی که معمولاً دنبال نمی‌شوند.

Not occurring at fixed intervals; irregular in frequency or pattern.

example
معنی(example):

او در جلسات غیرمنظم خود در روزهای سه‌شنبه شرکت می‌کند.

مثال:

She attends her extraregular meetings on Tuesdays.

معنی(example):

رویدادهای غیرمنظم ممکن است برنامه‌ریزی استانداردی نداشته باشند.

مثال:

Extraregular events might not follow a standard schedule.

معنی فارسی کلمه extraregular

: معنی extraregular به فارسی

غیرمنظم و بدون الگوی ثابت، به جزییات یا الگوهایی که معمولاً دنبال نمی‌شوند.