معنی فارسی extraregularly

B1

به‌طور غیرمنظم و بدون زمان‌بندی خاص، به انجام کاری اشاره دارد که به طور منظم صورت نمی‌پذیرد.

Not at regular intervals; occurring sporadically or irregularly.

example
معنی(example):

او به‌طور غیرمنظم ایمیل‌هایش را چک می‌کند و اغلب پیام‌های مهم را از دست می‌دهد.

مثال:

He checks his email extraregularly, often missing important messages.

معنی(example):

بازبینی غیرمنظم یادداشت‌هایتان می‌تواند به حفظ اطلاعات کمک کند.

مثال:

Extraregularly reviewing your notes can help with retention.

معنی فارسی کلمه extraregularly

: معنی extraregularly به فارسی

به‌طور غیرمنظم و بدون زمان‌بندی خاص، به انجام کاری اشاره دارد که به طور منظم صورت نمی‌پذیرد.