معنی فارسی extravertish
B2به صفات یا رفتارهایی اشاره دارد که نشاندهنده گرایش به برونگرایی هستند.
Having qualities or characteristics that are somewhat extraverted.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او رویکردی برونگرا به زندگی دارد.
مثال:
He has an extravertish approach to life.
معنی(example):
ویژگیهای برونگرا او را در جمعها متمایز میکند.
مثال:
Her extravertish traits make her stand out in group settings.
معنی فارسی کلمه extravertish
:
به صفات یا رفتارهایی اشاره دارد که نشاندهنده گرایش به برونگرایی هستند.