معنی فارسی extravertively
B1به شیوهای که با ویژگیهای برونگرایانه و تعامل اجتماعی مشخص میشود.
In a manner that reflects extraverted traits, often involving active engagement with others.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به شکل برونگرا به وظیفه نزدیک شد و با تیمش همکاری کرد.
مثال:
He approached the task extravertively by collaborating with his team.
معنی(example):
او به شکل برونگرا در جلسه طوفان فکری شرکت کرد.
مثال:
She extravertively contributed to the brainstorming session.
معنی فارسی کلمه extravertively
:
به شیوهای که با ویژگیهای برونگرایانه و تعامل اجتماعی مشخص میشود.