معنی فارسی extremer
B1افراطیتر، مقایسه یک حالت یا عمل با درجات بالاتر از آن.
More extreme; comparative form of extreme.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او برای رسیدن سریعتر به قله، مسیر افراطیتری را انتخاب کرد.
مثال:
He took the extremer route to reach the summit faster.
معنی(example):
در ورزش، برخی ورزشکاران چالشهای افراطیتری را ترجیح میدهند.
مثال:
In sports, some athletes prefer the extremer challenges.
معنی فارسی کلمه extremer
:
افراطیتر، مقایسه یک حالت یا عمل با درجات بالاتر از آن.