معنی فارسی extuberance

B1

برآمدگی یا برجستگی، به طور خاص در بافت‌های گیاهی یا موجودات دیگر.

A swelling or projection, particularly in biological contexts.

example
معنی(example):

برآمدگی گیاه نشان‌دهنده سلامتی خوب آن است.

مثال:

The extuberance of the plant indicates its good health.

معنی(example):

برآمدگی در گیاهان می‌تواند نشانه‌ای از استرس محیطی باشد.

مثال:

Extuberance in plants can be a sign of environmental stress.

معنی فارسی کلمه extuberance

: معنی extuberance به فارسی

برآمدگی یا برجستگی، به طور خاص در بافت‌های گیاهی یا موجودات دیگر.