معنی فارسی extuberant
B1حالت یا ویژگیای که شامل بر آمدگی یا انرژی زیاد باشد.
Characterized by exuberance; lively and energetic.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رنگهای برآمده نقاشی توجه همه را جلب کرد.
مثال:
The extuberant colors of the painting caught everyone's attention.
معنی(example):
شخصیت برآمده او او را به مرکز توجه مهمانی تبدیل کرد.
مثال:
Her extuberant personality made her the life of the party.
معنی فارسی کلمه extuberant
:
حالت یا ویژگیای که شامل بر آمدگی یا انرژی زیاد باشد.