معنی فارسی eyeglass
A2 /ˈaɪˌɡlæs/عینک، وسیلهای که برای بهبود دید افراد به کار میرود و معمولاً شامل لنزهایی در فریم است.
A pair of lenses set in a frame that are worn on the face to enhance vision.
- noun
noun
معنی(noun):
An artificial lens, especially one of a pair.
معنی(noun):
A monocle.
معنی(noun):
An eyepiece.
معنی(noun):
The lens of the eye.
example
معنی(example):
او از عینک استفاده میکرد تا بتواند بهتر ببیند.
مثال:
He wore eyeglasses to help him see better.
معنی(example):
این فروشگاه مجموعه گستردهای از عینکهای مد روز را ارائه میدهد.
مثال:
The shop offers a wide range of fashionable eyeglasses.
معنی فارسی کلمه eyeglass
:
عینک، وسیلهای که برای بهبود دید افراد به کار میرود و معمولاً شامل لنزهایی در فریم است.