معنی فارسی eyeopener

B2

تجربه یا اطلاعاتی که به آدمی حقیقتی را نشان می‌دهد و باعث آگاهی بیشتر می‌شود.

A revelation or surprising fact that opens one's eyes to a new perspective.

example
معنی(example):

آن مستند واقعاً یک تجربه آگاه‌کننده دربارهٔ تغییرات اقلیمی بود.

مثال:

That documentary was a real eyeopener about climate change.

معنی(example):

سفر به یک کشور جدید می‌تواند برای بسیاری یک تجربه آگاه‌کننده باشد.

مثال:

Traveling to a new country can be an eyeopener for many.

معنی فارسی کلمه eyeopener

: معنی eyeopener به فارسی

تجربه یا اطلاعاتی که به آدمی حقیقتی را نشان می‌دهد و باعث آگاهی بیشتر می‌شود.