معنی فارسی eyess

A1

چشمان، اعضای حسی که برای دیدن استفاده می‌شوند.

The organs of vision in humans and animals.

example
معنی(example):

او می‌توانست دنیا را از طریق چشمانش ببیند.

مثال:

She could see the world through her eyess.

معنی(example):

چشمان او در نور خورشید درخشان بود.

مثال:

His eyess sparkled in the sunlight.

معنی فارسی کلمه eyess

: معنی eyess به فارسی

چشمان، اعضای حسی که برای دیدن استفاده می‌شوند.