معنی فارسی fabricable
B2قابل تولید، به معنی اینکه یک ماده یا سازه میتواند در اشکال و اندازههای مختلف ساخته شود.
Capable of being made or manufactured.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این محصول در اشکال و اندازههای مختلف قابل تولید است.
مثال:
This product is fabricable in various shapes and sizes.
معنی(example):
طبیعت قابل تولید این ماده آن را بسیار چندمنظوره میسازد.
مثال:
The fabricable nature of this material makes it very versatile.
معنی فارسی کلمه fabricable
:
قابل تولید، به معنی اینکه یک ماده یا سازه میتواند در اشکال و اندازههای مختلف ساخته شود.