معنی فارسی fabricational

B1

تولیدی، درباره یا مربوط به فرایند ساخت یا تولید چیزها.

Relating to or concerned with the process of fabrication.

example
معنی(example):

فرآیند تولید نیاز به کارگران ماهر دارد.

مثال:

The fabricational process requires skilled workers.

معنی(example):

بسیاری از تکنیک‌های تولید در طول سال‌ها تکامل یافته‌اند.

مثال:

Many fabricational techniques have evolved over the years.

معنی فارسی کلمه fabricational

: معنی fabricational به فارسی

تولیدی، درباره یا مربوط به فرایند ساخت یا تولید چیزها.