معنی فارسی fabrile

B1

مربوط به هنرها و صنایع دستی ساخت و تولید.

Relating to the arts and crafts of manufacturing or creating.

example
معنی(example):

تکنیک‌های فابریلی در نمایشگاه به نمایش گذاشته شد.

مثال:

The fabrile techniques were showcased at the fair.

معنی(example):

او در هنرها و صنایع دستی فابریلی ماهر است.

مثال:

She is skilled in fabrile arts and crafts.

معنی فارسی کلمه fabrile

: معنی fabrile به فارسی

مربوط به هنرها و صنایع دستی ساخت و تولید.