معنی فارسی face-swapped
B1چهره عوض کردن به معنی تغییر دادن تصویر صورت افراد در یک تصویر، به طور معمول به صورت دیجیتالی یا از طریق نرمافزار ویرایش عکس انجام میشود.
To exchange or alter faces in an image, often digitally or through photo editing software.
- VERB
example
معنی(example):
او در ویدئو خندهداری با دوستش چهره عوض کرد.
مثال:
He face-swapped with his friend in the funny video.
معنی(example):
تصاویر چهرهعوضشده همه را خنداند.
مثال:
The face-swapped images made everyone laugh.
معنی فارسی کلمه face-swapped
:
چهره عوض کردن به معنی تغییر دادن تصویر صورت افراد در یک تصویر، به طور معمول به صورت دیجیتالی یا از طریق نرمافزار ویرایش عکس انجام میشود.