معنی فارسی facebooking

B1

فیسبوک کردن، استفاده از شبکه اجتماعی فیسبوک برای برقراری ارتباط با دیگران و به اشتراک‌گذاری محتوا.

The act of using the social networking site Facebook to connect with friends and share content.

example
معنی(example):

من بعدازظهر را در فیسبوک گذاشتم و با دوستانم صحبت کردم.

مثال:

I spent the afternoon facebooking with my friends.

معنی(example):

فیسبوک کردن یک روش محبوب برای ارتباط برقرار کردن است.

مثال:

Facebooking is a popular way to stay connected.

معنی فارسی کلمه facebooking

: معنی facebooking به فارسی

فیسبوک کردن، استفاده از شبکه اجتماعی فیسبوک برای برقراری ارتباط با دیگران و به اشتراک‌گذاری محتوا.