معنی فارسی facecloths
A1دستمالهای نازک و نرم که برای شستن صورت و تمیز کردن آن استفاده میشوند.
Soft, thin cloths used to wash and clean the face.
- noun
noun
معنی(noun):
A flannel for washing the face.
معنی(noun):
A cloth laid over the face of a corpse.
example
معنی(example):
من هر صبح از دستمالهای صورت برای شستشوی صورتم استفاده میکنم.
مثال:
I use facecloths to wash my face every morning.
معنی(example):
دستمالهای صورت برای بهداشت شخصی مهم هستند.
مثال:
Facecloths are important for personal hygiene.
معنی فارسی کلمه facecloths
:
دستمالهای نازک و نرم که برای شستن صورت و تمیز کردن آن استفاده میشوند.