معنی فارسی facilitated
B1تسهیل شده به معنای انجام شده یا سازماندهی شده توسط کسی برای ساده‌تر کردن یک فرآیند است.
To have made something easier or more manageable.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To make easy or easier.
معنی(verb):
To help bring about.
معنی(verb):
To preside over (a meeting, a seminar).
adjective
معنی(adjective):
Made easier
example
معنی(example):
این پروژه توسط مشاوران خبره تسهیل شد.
مثال:
The project was facilitated by expert consultants.
معنی(example):
جلسه برای تشویق به گفتگوهای آزاد تسهیل شد.
مثال:
The meeting was facilitated to encourage open dialogue.
معنی فارسی کلمه facilitated
:
تسهیل شده به معنای انجام شده یا سازماندهی شده توسط کسی برای ساده‌تر کردن یک فرآیند است.
