معنی فارسی facsimilist
B1فکسیمیست، شخصی که در تولید کپیهای نزدیک به اصل تخصص دارد.
A person who specializes in reproducing close copies of original documents.
- NOUN
example
معنی(example):
یک فکسیمیست در تکثیر اسناد تاریخی تخصص دارد.
مثال:
A facsimilist specializes in reproducing historical documents.
معنی(example):
فکسیمیست چندین گزینه برای تکثیر ارائه داد.
مثال:
The facsimilist provided several options for the reproduction.
معنی فارسی کلمه facsimilist
:
فکسیمیست، شخصی که در تولید کپیهای نزدیک به اصل تخصص دارد.