معنی فارسی facsimilize

B1

فکسیم کردن، به معنای ایجاد کپی دقیق از یک اثر.

To create an exact copy of a work.

example
معنی(example):

آن‌ها آثار هنری را برای نمایشگاه فکسیم خواهند کرد.

مثال:

They will facsimilize the artwork for the exhibition.

معنی(example):

فکسیم کردن به معنای ایجاد یک کپی دقیق است.

مثال:

To facsimilize means to create an exact copy.

معنی فارسی کلمه facsimilize

: معنی facsimilize به فارسی

فکسیم کردن، به معنای ایجاد کپی دقیق از یک اثر.